حروف، جامه ی اوزان دریده اند زتن

حروف, جامه ی اوزان دریده اند زتن

حروف, جامه ی اوزان دریده اند زتن
ردیف کرد به اندام شعر خویش کفن

قلم به سینه ی خود می زند ز ماتم او
و اشک می چکد از هر هجا هجای سخن

دکمه بازگشت به بالا