باز هم لختهى خون روى سرت مىبینم
من بمیرم ! چقَدَر روى شما آشفته ست
تَرک روىِ سرت خوب نشد ! من چه کنم؟
از چه رو این همه گیسوى شما آشفته ست؟
باز هم لختهى خون روى سرت مىبینم
من بمیرم ! چقَدَر روى شما آشفته ست
تَرک روىِ سرت خوب نشد ! من چه کنم؟
از چه رو این همه گیسوى شما آشفته ست؟
به عشق علی مادرم داده شیرم
که باشم همیشه غلام امیرم
گرفت اختیار مرا و چه بهتر
که از مدح او تا ابد ناگزیرم
به تو مستان لقب ساقی کوثر دادند
بیخود از خود شده و “نادعلی” سر دادند
از شراب تو به جبریل تعارف کردند
شوق پرواز تو را هم به کبوتر دادند
در کشورم گدای علی موج می زند
شکر خدا ولای علی موج می زند
خالی نرفته دست گدایان فاطمه
دست گدا عطای علی موج می زند
هرچند که گفته اند مولا به علی
دادند مدال بندگی را به علی
تا هست بفرمان علی ارض و سماء
لاحول ولا قوه الا به علی
امیر فرخنده
همه ی زندگی ام, بی تو مرا دنیا نیست
بی تو در ظاهر علی هست ولی گویا نیست
چند روز است که حرفی نزدی جان علی
پاسخ پرسش من پلک زدن,ایما نیست
علی که بی گل رویش, جهان قوام نداشت
بدون پرتو او, روشنی دوام نداشت
اگر به حرمت این خانهزاد کعبه نبود
سحاب رحمت حق, بارش مدام نداشت