مرغ دل ما میل بال و پر زدن کرد
یعنی اویس این بار هم یاد قرن کرد
جَبری میان سوختن با پر زدن نیست
پروانه از اول هوای سوختن کرد
مرغ دل ما میل بال و پر زدن کرد
یعنی اویس این بار هم یاد قرن کرد
جَبری میان سوختن با پر زدن نیست
پروانه از اول هوای سوختن کرد
کیست این بانو که بر دلها خدایی میکند
کِشتیِ بی بادبان را ناخدایی میکند
هرکه گوید یاحسین او را هوایی میکند
آنکه امشب باز ما را کربلایی میکند
دختر یعسوب دین حیدر, مسلّم زینب است
از خیمه همه اهل حرم را بردند
از پیش نگاهم جگرم را بردند
بستند تمام یاسها را به طناب
در بند اسارت پسرم را بردند
هر که می آید در اینجا غرق احسان میشود
هم چو آهویی گریزان در بیابان میشود
زشت و زیبا خوب و بد هرکس که می آید حرم
بر سر این سفره جزو ریزه خواران میشود