گرچه از دور از آن فاصلهها زد بد زد
آتش انگار که بر کرببلا زد بد زد
چقدر هست مگر بچه سه جایش بِرَود
وایِ من بر سه هدف او به سه جا زد بد زد
گرچه از دور از آن فاصلهها زد بد زد
آتش انگار که بر کرببلا زد بد زد
چقدر هست مگر بچه سه جایش بِرَود
وایِ من بر سه هدف او به سه جا زد بد زد
دیدم به چشم, واقعه درد آورى
بر نیزه ها سرى و عزادار, مادرى
دیدم عروس فاطمه با موى سوخته
مى گشت روى خاک به دنبال معجرى