تا حرمله آمد به میدان با سه شعبه
شد آلت قتاله ی گلها سه شعبه
از هر برادر یک پسر قربانی اش شد
خورده یتیم مجتبی حتی سه شعبه
تا حرمله آمد به میدان با سه شعبه
شد آلت قتاله ی گلها سه شعبه
از هر برادر یک پسر قربانی اش شد
خورده یتیم مجتبی حتی سه شعبه
یک باغ پر از غنچه که پرپر کردند
نامردی خود دو صد برابر کردند
در پیش دو چشمان پر از آب رباب
دعوا سر گهواره ی اصغر کردند
شاعر: محمد حسن بیات لو