سید واصفی

مادرانه

شَه بانوی حجاز فدای جلالتت
درحیرت اند اهل سَما ازنِجابتت

حِین صَباح از همه جا میرسد به گوش
بانو سلام خِیل بشر سوی ساحتت

نرو عزیز دلم

گفتم نرو عزیز دلم ماه خانه ام
حوریه ی ترک ترک آشیانه ام…

این شهر چشم دیدن این باغ را نداشت
زود از میان ساقه شکستی جوانه ام

دکمه بازگشت به بالا