شش گوشه

شعر ولادت حضرت علی اکبر ع

می‌شود پای همـین زمزمه‌ها توشه گرفت
به کرمْ خانهٔ شاه آمد و شش گوشه گرفت
می‌شود نادِعـلی گـفت و خدایی تر شد
با عـلـی زائـر دربـار دل و دلبـر شد

هوای دیدن شش گوشه

ایندیده ای که اشک, روان گشته از برش

دارد هوای دیدن شش گوشه در سرش

گر یار کند نظری بر غم دلم

من هم کنم نثار, جان در برابرش

دکمه بازگشت به بالا