شعرهیئت

به قربان اباعبدالله

شهرت ماست, محبان اباعبدالله
ریزه خواریم سر خوان اباعبدالله

نظر فاطمه از روز ازل بر ما بود
نام ما بوده به دیوان اباعبدالله

ناموس خدا

دختر شیرزنِ حضرت حیدر … زینب
اشتباه است , بگو “حیدرِ دیگر … زینب”

هر چه که خواستم از عشق بگویم این شد
“همه ی عشق , خلاصه بشود در زینب”

رقیه خاتون

اینگونه شده مرا مقدر
در خواب ببینمت مکرر

محتاج همند , چون دو عاشق
دختر به پدر , پدر به دختر

حسین جان به مشامم رسیده بوی محرم
مباد بر دل‌مان مانَد آرزوی محرم

مرا که تشنه‌ی طوفان کربلای تو هستم
خدا کند برسم بر میِ سبوی محرم

دکمه بازگشت به بالا