دوباره از مي اين ماه اشك مي نوشم
به اذن صاحب عزايم سياه مي پوشم
دوباره نيستي و باز بار اين غم را
نگاه لطف تو انداخت بر سر دوشم
دوباره از مي اين ماه اشك مي نوشم
به اذن صاحب عزايم سياه مي پوشم
دوباره نيستي و باز بار اين غم را
نگاه لطف تو انداخت بر سر دوشم
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را
از گلوی بغض هایم باز کردم گریه را
مثل یک مادر که فرزندش زدستش می رود
اقتدا کردم به او ابراز کردم گریه را
ای گریه بر تو مایه ی آرامشم حسین
نازتو را به جان ودلم می کشم حسین
با اشک روضه صبح من آغاز می شود
خیس است هرشب ازغم تو بالشم حسین
به اذن حضرت مولا شدم کبوتر تو
که بال و پر بزنم پای روضه ی سر تو
ببخش با پر زخمی , به زحمت افتاده
لباس نوکریم را بریده مادر تو