به قصد قرب اگر نیّتِ سفر دارند برای بال کشیدن هنوز پر دارند
ز چشم از جگرِ اشک ها چکیده شدند همیشه طایفه ی اشک ها جگر دارند
نفس خسته ی زنی تنها پشت این قافله به جا مانده چشم هایش شبیه ابر بهار بین دستان او دعا مانده