شعر شب ششم

عزیز الله

تو شدی محو من و آنچه خودت میدانی
من شدم عاشق این حال تو در مهمانی

اشتیاق تو به رفتن همه را حیران کرد
همه گریان و تو برعکس همه خندانی

ابن الکریم

السلام ای قاسم داماد یا ابن الکریم
مرد میدان , شاخه شمشاد یا ابن الکریم
همچو عباس و علی اکبر , حسین و مجتبی
پهلوان بودی تو مادر زاد یا ابن الکریم

دکمه بازگشت به بالا