شعر عیدالاکبر

أَلْیَوْم أکـمَلْتُ

مِثل خودش مِثل خَلقَش از هرجَهت بی نَظیر است
مَردی که در اوجِ غُـربت , عشقِ صغیر و کبیر است

مـفهــوم آزادگی را فـهمــیده بهتر ز هر کـس
آن کس که در دام زُلـفِ تو در توی او اسیر است

تو یداللهی

حَرَمَت قبله ی دل کعبه ی عشاق علی
بر تو و آل تو عالم همه مشتاق علی

ای که تصویر یَد حضرت رَبّی به نبرد
تو یداللهی و دستت یَم اِنفاق علی

حبل المتین عین الیقین

شهادت می دهم حبل المتین عین الیقین هستی
صراط مستقیم حقی و یعسوب دین هستی
شهادت می دهم دست خدا در آستین هستی
شهادت می دهم مولا امیرالمومنین هستی

دکمه بازگشت به بالا