شعر مدح اباعبدالله الحسین

غلام حلقه به گوش

اگرچه بر سر کویت غلام حلقه به گوشم
اگرچه وقف تو باشد تمام جوش و خروشم
هزار جهد بکردم که سر خویش بپوشم

نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم

مرا حرم ببرید

نشسته ام بنویسم که غصه ها دارم

دوباره شوق سفر سوی کربلا دارم

 هوای دیدن ارباب هم هوای حرم

هوای روضه ی جانسوز کربلا دارم

حسین را عشق است

شب جمعه حرم یار حسین را عشق است

ذکرمان اول هر کار حسین را عشق است

به گمانم که ملاقات کنی حیدر را

گر بگویی صد و ده بار حسین را عشق است

رفته صبرم از کفم

رفته صبرم از کفم این حال نمی فهمم چیست

عمق فاجعه صد سال نمی فهمم چیست

درکم از اوست همین قدر که شد ذبح عظیم

باقی روضه گودال نمی فهمم چیست

فرق می کند

«آسوده» با «دچار بلا» فرق می کند

«مس» با «شراره های طلا» فرق می کند

یک پلک در «ندیدن» و «دیدن» تفاوت است

یک حرف بین «لا» و «بلا» فرق می کند

به فدای اسلام

پدر و مادر و جانم به فدای اسلام

با غمت دور شدم از بدی و از اوهام

چه شود بال دهی تا به حرم پر گیرم

و بخوانند مرا مرغ مهاجر بر بام

چشمش به سوی زینب و

چشمش به سوی زینب و آن را نگاش کرد

هنگام آمدن به سوی ات چکمه پاش کرد

یک نیزه دار بغض علی را به سینه داشت

سر نیزه را میان دهان تو جاش کرد

جام مرا ز عشق

جام مرا ز عشق خودت پر ز باده کن

سر می دهم برای تو آقا اشاره کن

کم کم ز هجر کرب وبلا پیر می شوم

لطفی برای خادم این خانواده کن

گریه

کار و بار و بساط ما گریه است

بهترین راه تا خدا گریه است

پیش خالق عجب بها دارد

سجده ای که همیشه با گریه است

صحبت کرب و بلا

با لبت رنگ عقیق یمن از یادم رفت

آنچنان که جگر خویشتن از یادم رفت

من اویسم بگذارید که اطراق کنم

بوی شهر تو که آمد قَرَن از یادم رفت

حوالی حرم

پای هر روضه ی تو گریه نمودن زیباست

از گدایان سر کوی تو بودن زیباست

جز در خانه ی تو هیچ کجا بهتر نیست

نوکر هیچ کسی جز تو نبودن زیباست

بال و پر شکسته

حالا دوباره درد سرم را نگاه کن

  بال وپرم شکسته .  پرم را نگاه کن

هرشب برای عشق شما زجه میزند

اشک مکرر پدرم را نگاه کن

دکمه بازگشت به بالا