شعر مدح امام مجتبي

عزیز فاطمه

هر آنچه بود برایش به این و آن بخشید
چنانچه آخر سر لقمه از دهان بخشید

اگر چه حاجت مردم فقط زمینی بود
چه رزق ها که به آن ها از آسمان بخشید

آقای مهربان

کرم می ریزد از دستان لطفت بی امان دائم
کسی را این چنین هرگز ندیدم مهربان دائم

از آن لبها که می بوسید پیغمبر دعایی کن
که مدح تو بجوشد از دل ما بر زبان دائم

سعادت عالم

پرواز می کنم به خدا با حسن حسن
دردم همیشه گشته دوا با حسن حسن

مانند سال های گذشته قبول کرد
زهرا حسین حسین مرا با حسن حسن

اُمّت حسن

شعرِ من واژه ی من لُبِّ کلامم حسن است
شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است

با حسن زنده و با عشق حسن خواهم مُرد
حُسنِ مطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است

دکمه بازگشت به بالا