شعر مرثیه 1402

یا صاحب الزمان

اسیرم من به چشمانت، نگاهی روزی من کن
دمی آغوش مهرت را، بر این آواره، مأمن کن

نباشی، روزگار عاشقت تاریک تاریک است
شب ظلمانی‌ام را با فروغت، روز روشن کن

دکمه بازگشت به بالا