شعر مرقیه

محراب غرق آتش

مهمانِ دختر است علی , جز نمک نخورد
یک ظرف شیر بود ولی جز نمک نخورد

دختر به گریه گفت که مهمانِ من مرو
شالش گرفت حلقه‌ی در : جانِ من مرو

دکمه بازگشت به بالا