ما را نوشته اند خمار نگارها
سوزانده اند بین شرار نگارها
عشاق یار میثم تمّار میشوند
خود را کشانده اند به دار نگارها
ما را نوشته اند خمار نگارها
سوزانده اند بین شرار نگارها
عشاق یار میثم تمّار میشوند
خود را کشانده اند به دار نگارها
نور حق می دمد از مشرق سجادهی تو
چه شکوهی ست در این زندگی ساده تو
می رود از نظرش جنت و ملک و ملکوت
آنکه از روز نخستین شده دلدادهیتو