چگونه در غم هجرانت از بهار بگویم
حماسه کردی و باید حماسه وار بگویم
شدست موعد آن که بجای فاتحه خواندن
کنار جسم تو از درد انتظار بگویم
چگونه در غم هجرانت از بهار بگویم
حماسه کردی و باید حماسه وار بگویم
شدست موعد آن که بجای فاتحه خواندن
کنار جسم تو از درد انتظار بگویم
ما شیعه های مادر پهلو شکسته ایم
ما اشک ریز آن “ولی” دست بسته ایم
مارا به خاک و خون کشید و زنده تر کنید
ما سالها ,بر سفره ی طاها نشسته اییم
صلح و دعوایِ زرگری هرگز
با سعودی برادری هرگز
نسبتی نیست بین من با تو
نطفه ی من حلال, اما تو!
این راه بدانید به جز راه ظفر نیست
فرمانده به جز “شیخ نمر” مرد خطر نیست
بر شیخ سعودی لعین هم برسانید
مظلوم کشی جانب مکه که هنر نیست