علی مشهوری “مهزیار”

نوای عشق

حال و روزش با نوای عشق بهتر می‌شود
هر که چشمش در میان روضه ها تر می‌شود

این دل سنگم که جای خود، شنیدم از کسی
ریگ‌های دشت با نام تو گوهر می‌شود

من از دلدادگان وادی عباس آبادم

من از دلدادگان وادی عباس آبادم
کنار گنجنامه زندگی کردند اجدادم

دلی بی انتها دارم,چنان غار علی صدرم
اگر چه تیره ام اما,نگاهت کرده آبادم

درشجاعت در جسارت درمَثَل مِثلِ علی

درشجاعت در جسارت درمَثَل مِثلِ علی

تیغ در دستش گرفته در جَمَل مِثلِ علی

از دل یک خار می گیرد عَسَل مِثلِ علی

با تبر انداخت او صدها هُبَل مِثلِ علی

دکمه بازگشت به بالا