قلم به سمت شکوهت قدم قدم آمد
به سمت دفتر شعرم خود قلم آمد
دوباره حس سرودن گرفته ام آقا
و با اجازه ی دستت بگو… دلم آمد
قلم به سمت شکوهت قدم قدم آمد
به سمت دفتر شعرم خود قلم آمد
دوباره حس سرودن گرفته ام آقا
و با اجازه ی دستت بگو… دلم آمد
سوختم, خاکسترم آتش گرفت
ناگهان دیدم پرم آتش گرفت
از سرم خواب شب غمگین پرید
چادر روی سرم آتش گرفت