نوحوعلی الحسین که این کارفاطمه است
این اشک دیده ها همگی یار فاطمه است
نوحوعلی الحسین که جدم غریب بود
گودال قتلگاه پُر از بوی سیب بود
نوحوعلی الحسین که این کارفاطمه است
این اشک دیده ها همگی یار فاطمه است
نوحوعلی الحسین که جدم غریب بود
گودال قتلگاه پُر از بوی سیب بود
گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام
من زائر قبور خراب مدینه ام
آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست
هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست
می رسد از مدینه بوی غم
فاطمه باز دیده گریان شد
چونکه قبر چهار فرزندش
در حریم بقیع ویران شد
کریم العفو یا الهی الهی
خداحافظ ماهِ ذکر و مناجات
خداحافظ لحظه هایِ ملاقات
خداحافظ ماهِ خوبِ خدا
همدم یار شدن دیده تر می خواهد
پیر میخانه شدن اشک سحر می خواهد
عاشقی کار دل مصلحت اندیشان نیست
قدم اول این راه جگر می خواهد
دمی که سیر وجودم الی السما می شد
تمام صفحه ی شعرم پر از خدا می شد
گمان کنم خبر از یار می رسد امشب
که باب فیض الهی به سینه وا می شد
ما گرفتار آفریده شدیم
عاشق ِیار آفریده شدیم
خاک ما را ز باده گِل کردن
مست دیدارآفریده شدیم
دل حرم می شود سحرگاهی
که شود صحن دیده تر گاهی
قطر؟ آب در مرور زمان
می کند در حجر اثر گاهی
قدری مِیِ طهور ز ته مانده سبو
بر لب زدم به نیت تر کردن گلو
تا آتش و شراره آن بر دلم نشست
بابى ز عشق وا شد از این دل به سوى او
گریه کردم مُطَهّرم کردند
پاکْ مانند ساغرم کردند
اسم تو آمد و دلم پَر زد
به گمانم کبوترم کردند
قلم مطهر و صفحه مطهر و تحریر
به آب و تاب کنم وصف آیه ی تطهیر
تو کیستی که همه قاصرند از درکت
چگونه می شود آخر تورا کنم تفسیر
دگر ای دوست مرا در حرمت محرم کن
رفتم از دست نگاهی به دل ماهم کن
یا بیا جانب قبله بکشان پای مرا
یا بر احوال دلم فکر کمی مرهم کن