محمد حسین رحیمیان

آقای من

ما گداییم گداییم گدای دو حسن
زیر دین کرم و لطف و عطای دو حسن
وای اگر نان خور هر بی سر و پایی بشویم
روزی ما گره خورده به وفای دو حسن
زنده و مرده ی ما فرق ندارد فردا

نور چشم مادر

امشب که کار و بار گدایان گرفته است
بوی بهشت عالم امکان گرفته است
حاجات ما روا شده باران گرفته است
عالم تمام ، ذکر حسن جان گرفته است

مادری از نفس افتاده

مادری از نفس افتاده و غوغا شده است
وسط همهمه گم ناله زهرا شده است

فی بیوت اذن الله فراموش شد و
پای آلوده ترین ها به حرم وا شده است

خاتون سه ساله

عمریست روز و شب پِیِ این دودمانیم
محتاج اولاد علی شاه جهانیم
در حلقه سر مستی دیوانگانیم
از فتنه های این زمانه در امانیم

ما با حسینیم

ما زیر دین خامس آل عبائیم
شکر خدا دیوانه کرببلاییم
زیر علامت داد زهرا نان ما را
در بهترین نقطه ازین عالم گداییم

پناه ناامید ها

دلی که عشق در آن جا نگیرد
سراغ از عالم بالا نگیرد
خدا را شکر اصلا بین ما نیست
کسی که دامن مولا نگیرد

شعر روضه حضرت زینب س

ما همه نوکر دربار حسین و زینب
نسل در نسل بدهکار حسین و زینب
همه پشت سر انصار حسین و زینب
الگوی ماست علمدار حسین و زینب

مشق عشق

ما همه هستیم قربانی زهرا و علی
سائل الطاف پنهانی زهرا و علی
بارها و بارها داده است بر دل های ما
جان تازه مدح طوفانی زهرا و علی

گدای فاطمه ایم

چه افتخار بزرگی ، گدای فاطمه ایم
همیشه ملتمسین دعای فاطمه ایم
چه خوب شد که غلام وفای فاطمه ایم
مقلدان ره فضه های فاطمه ایم

آسمان عشق

روی دست عاشقی هرگز ندیدم منصبی
هر کسی عاشق نشد اصلا ندارد مذهبی
عشق یعنی کیمیاگر ، عشق یعنی معجزه
مرگ یعنی زندگی بی عاشقی روز و شبی

بوی بهشت

امشب که کار و بار گدایان گرفته است
بوی بهشت عالم امکان گرفته است
حاجات ما روا شده باران گرفته است
عالم تمام ، ذکر حسن جان گرفته است

ای گل حضرت هادی

خبری آمده که نوبت محشر شده باز
خبری آمده که دوره غم سر شده باز
خبر از معجزه سوره کوثر شده باز
خبری آمده که فاطمه مادر شده باز

دکمه بازگشت به بالا