دمید گرد و غبار سپاهیان سحر
گرفت قلعه ی شب را تمامی لشکر
در ازدحام فلک, برق فجر پیدا شد
رها شدند از آن تیرگی هزار اختر
دمید گرد و غبار سپاهیان سحر
گرفت قلعه ی شب را تمامی لشکر
در ازدحام فلک, برق فجر پیدا شد
رها شدند از آن تیرگی هزار اختر
تو را می خواست تا در همسرانش بهترین باشی
برای خاتمِ پیغمبری نقش نگین باشی
خدایت انتخابت کرد تا ای مادر هستی
برای چشمه ی کوثر, بهشتی در زمین باشی