حوّا شدی که آدم این قصه ها شدم
از قید و بند حور و پری ها رها شدم
با بوی سیب سرخ تو در ربّنای عشق؛
وقت هبوط قطره ی اشکت, دعا شدم
حوّا شدی که آدم این قصه ها شدم
از قید و بند حور و پری ها رها شدم
با بوی سیب سرخ تو در ربّنای عشق؛
وقت هبوط قطره ی اشکت, دعا شدم
زندگی چیز دیگری شده است , تا به نامت رسیدهایم حسین!
عشق سوغاتِ کربلاست اگر , مزهاش را چشیدهایم حسین!
هر دلی را به دلبری دادند , هر سری را به سَروَری دادند
ما که هر وقت گفتهایم خدا , از خدایت شنیدهایم: حسین