مرثیه1402

عزیزم حسین

به دنبال تو بودم بین هیات ها شدی پیدا
میان صفحه ی سرخ روایت ها شدی پیدا

به دنبال تو گشتم دسته های سوگواری را
میان کوچه ها بین علامت ها شدی پیدا

عزیزم حسین

چون از ازل شده ام سخت مبتلای حسین
من آن خدای پرستم ، که شد خدای حسین

علی الصباح قیامت نمیکنم قد راست
اگر که سر بگذرام به خاک پای حسین

محبّت حسین

چِقَدر خیر دیده ایم از محبّت حسین
به روی شانه های ماست دست رحمت حسین

زبانزدِ تمام عالم است مهربانی اش
دل مرا که بُرده است این عطوفت حسین

جانم حسین

زهرا کنار درب حسینیه دم گرفت
هَل مِن مُعین… دوباره جهان رنگ غم گرفت

صدها گره ز مشکل او باز می شود
هر کس برای روضه ی تو یک قدم گرفت

حسین من

عمرم بدون نوکری ات عزتی نداشت
بی اشک روضه روز و شبم لذتی نداشت
ای شرط توبه ی پدر دور از بهشت
بر ما خدا بدون غمت رحمتی نداشت

ارباب من

وقتی که روح عاشقان وابسته تن نیست
در مرگ فیضی هست که در زنده بودن نیست

من دیدمت با دل! بقیه را نمیدانم
هرجا که دل باشد جواب یار هم‌ لَن نیست

افتاده ته بازارم

جنس بی قیمت و افتاده ته بازارم
تو بیا باز ضرر کن، بخرم، بردارم
جز ضرر گرچه برای تو ندارم اما
چون همیشه پدری کن، به کسی نسپارم

جانم حسین

در زمین و آسمان یکتاست، ای جانم حسین
مهربانی های او غوغاست ، ای جانم حسین

می خرد دَرهم ، سوا کردن نباشد عادتش
بس که مثل مادرش زهراست ، ای جانم حسین

هوای روضه

سخت آلودم هوای روضه را از من مگیر
آه ای مروه صفای روضه را از من مگیر

هر لباسی جز غمت تن کردم آرامش نداشت
خواهشاً رخت عزای روضه را از من مگیر

حسین من

در وجودم طنین محتشم است
دیده ام شوق و رقص پرچم را
لطف کردی به من دوباره حسین
نوکری کردنِ محرم را

جانم حسین

چون کبوتر در عزایت غرق هوهویم حسین
غصه هایم را فقط با اشک میشویم حسین

بر لبان مادرت لبخند را حس میکنم
از ته دل تا میان روضه میگویم حسین

بسم الله

دوباره عطر محبت وزید بسم الله
دوباره ماه محرم رسید بسم الله

سرآمد عاقبت این انتظار یک ساله
به اذن حضرت شاه شهید بسم الله

دکمه بازگشت به بالا