مصطفی شالباف

یار غریبان

از باد گرفتن ز شما نام و نشانی

من ذره ی خاکم که گذشتم ز جهانی

حالا که رسیدم به پر چادر پاکت

بی بی نکند چادر خود را بتکانی

دفتر عاشقی

من را سر راه او گدا بنویسید

مدیون عطای مرتضی بنویسید

من وصله ی ناجور و سیاهی هستم

من را ز علی کمی جدا بنویسید

گفتم بشوم خاک رهت

گفتم بشوم خاک رهت آقا…حیف

گفتم بشوم نوکرتان مولا…حیف

گفتم بشوم آنچه شما میخواهید

گفتم بشوم یاورتان اما…حیف

گل رشید حسن

چه روی ناز و قشنگی چه موی زیبایی
تمام حاصل من گشته ایی تماشایی

دکمه بازگشت به بالا