از دیده ام گرفت نگاه تو خواب را
انداخت دوری ات به دلم اضطراب را
خون مرا به عالم و آدم حلال کرد
عشقت حرام کرد اگر خورد و خواب را
از دیده ام گرفت نگاه تو خواب را
انداخت دوری ات به دلم اضطراب را
خون مرا به عالم و آدم حلال کرد
عشقت حرام کرد اگر خورد و خواب را
شروع می شود این قصه از همانجایی
که آفریده خداوند قد و بالایی
من از قبیلۀ مجنون رسیده ام اما
تو از دیار محمد تبار لیلایی