مهدی رحیمی

شعر مدح و مناجات حضرت علی(ع)

روزی شعار کُلِ جهان می شود علی
طبق حدیث امام زمان می شود علی

وقتی که اشهدش بشود مرز شیعگی
باور کنید کُلِ اذان می شود علی

وَاسْمَعْ دعایی

وَاسْمَعْ دعایی با تو در دل حرفها مانده
وَاسْمَعْ ندایی که صدایم بی صدا مانده

اَقْبِل به من حالا که اقبالی برایم نیست
در حنجرم وقتی که بغض ربنا مانده

کوفیان جا زدند

پایش امضا زدند خیلی زود
نامه را تا زدند خیلی زود

نامه را تا نکرده در واقع
کوفیان جا زدند خیلی زود

ردِّ پایت

آمدی در خاک ایران،خاک ایران سبز شد

از جنوب کشور من تا خراسان سبز شد

ردِّ پایت شد مسیر رودهای بی قرار

هر کجا که آمدی حتی بیابان سبز شد

دیدار علی

 

سپاه پلک‌هایش چند لشکر را تکان می‌داد
علی با خطبه‌خوانی قلب منبر را تکان می‌داد

به وقت زهد سلمان را کرم می‌کرد و حاتم را
عیار راستگویی‌اش اباذر را تکان می‌داد

روضه ی در پرده ات

یک کم از اشک تو در میزان دریا کم نبود
پیش غم های تو غم های دو عالم غم نبود

هر که از تو مستقیماً روضه ات را می شنید
بس که درهَم می شد٬ اصلاً چند روز آدم نبود

مادر خانه

برای بردن داغی چنین خبر گرم است
خبر رسیده به چیدن سرِ تبر گرم است

اگرچه مادر خانه به بستر است ولی؛
تنور خانه سه ماه است بیشتر گرم است

نیامدی

تو صاحبش شدی و هی زمان ادامه دار شد
نیامدی و روز و شب جهان ادامه دار شد

نشست تیر پشت تیر روی پلکهایت و
درابروان نافذت کمان ادامه دار شد

عزای فاطمه

گل که شد مقصود،حتی خار حاجت می دهد
خار با تو می شود گلزارحاجت می دهد

زینب و زهرا بماند فضه هم جای خودش
توی این خانه در و دیوار حاجت می دهد

غصه ی حیدر

برای بردن داغی چنین خبر گرم است
خبر رسیده به چیدن سرِ تبر گرم است

اگرچه مادر خانه به بستر است ولی؛
تنور خانه سه ماه است بیشتر گرم است

آمدی

آمدی در خاک ایران تا که قم بی غم شود
جای پای شیعه در این سرزمین محکم شود

جمع شد معصومه‌ای بر چارده معصوم؛ تا
روز محشر از گناهان من و تو کم شود

راوی

راوی کرب و بلا دارد روایت می کند
از جدایی سر و تن ها حکایت می کند

شد سکینه معنی اش آرامش قلب حسین
بشنو از دریا زمانی که شکایت می کند

دکمه بازگشت به بالا