مهدی زراعتی

شور شیرین

معجزاتی که از این عشق , تو و من دیدیم

آنچنان بود که حتی به شنیدن , دیدیم

اَشک , در دیده ی ما بود ولی خندیدیم

به خدا بی نمکِ فاطمه می گندیدیم

با حسین بن علی گشت عسل , سرکه ما

رو به دریای غمش رود شده برکه ما

داشت لگد میزد

بر درب حرم داشت لگد میزد , حیف

در بر سپرم داشت لگد میزد , حیف

از بین لگدها لگدی کشت مرا 

محسن پسرم داشت لگد میزد , حیف

مهدی زراعتی

 

 

دکمه بازگشت به بالا