بر سینه ام هنوز چو خنجرنشسته است
آن داغ سرخ , داغ صنوبر نشسته است
یک غم , دو غم که نیست در این سینه ی غریب
صدها هزار ماتم دیگر نشسته است
بر سینه ام هنوز چو خنجرنشسته است
آن داغ سرخ , داغ صنوبر نشسته است
یک غم , دو غم که نیست در این سینه ی غریب
صدها هزار ماتم دیگر نشسته است