زانو زدم همیشه که استادی ام کنی
هستم خراب تو؛ که تو آبادی ام کنی
اصلا مریض می شوم و درد می کشم
با شوق اینکه پنجره فولادی ام کنی
زانو زدم همیشه که استادی ام کنی
هستم خراب تو؛ که تو آبادی ام کنی
اصلا مریض می شوم و درد می کشم
با شوق اینکه پنجره فولادی ام کنی