فطرس شدم که بال و پرم را شفا دهد
یا بر دل شکسته ز عشقش صفا دهد
بی اذن حضرتش که نباید نفس کشید
باید که او اجازه به این سینه ها دهد
فطرس شدم که بال و پرم را شفا دهد
یا بر دل شکسته ز عشقش صفا دهد
بی اذن حضرتش که نباید نفس کشید
باید که او اجازه به این سینه ها دهد
دلبری که خرید دلها را
با نگاهشکشید دریا را
آسمان داشت میل عطر زمین
و زمینداشت میل بالا را
از سجده بر حریم تو آغاز می شود
اسباب هر کسی که سر افراز می شود
اصلا کسی که سجده به مهر حرم نکرد
پیش خدا همیشه زِ سر باز می شود
تو آمدی که بگویی ذبیح یعنی چه
که روح خسته و جسم جریح یعنی چه
تو خنده می کنی و با کنایه می گویی
عزیز مصر ببیند ملیح یعنی چه !