میخرم بر جان خود درد و بلای روضه را
میکشم بر صورتم دست شفای روضه را
پیش تو آخر سیاهی روسپیدم میکند
دوست دارم پرچم بزم عزای روضه را
میخرم بر جان خود درد و بلای روضه را
میکشم بر صورتم دست شفای روضه را
پیش تو آخر سیاهی روسپیدم میکند
دوست دارم پرچم بزم عزای روضه را
ای کشتی فتاده به دریای غم حسین
دائم مسیح می کند از هر دمم ظهور
لبریز آه و ندبه و غم گریه میکنم
دلتنگم و به یاد حرم گریه میکنم
شایسته زیارت شش گوشه نیستم
این روزها به حال خودم گریه میکنم