ما بامِنا روضه برای تو گرفتیم
با مادرت زهرا عزای تو گرفتیم
حالا که در صحن و سرایت زائری نیست
اینجا عزا با دوستهای تو گرفتیم
ما بامِنا روضه برای تو گرفتیم
با مادرت زهرا عزای تو گرفتیم
حالا که در صحن و سرایت زائری نیست
اینجا عزا با دوستهای تو گرفتیم
خدا کند کسی از تو مرا جدا نکند
من و جدایی از لطف تو! خدا نکند
به اعتبار تو بر من خدا نظر دارد
بدون واسطه یک ذره اعتنا نکند
پریش آمده ام با دلی پریشان تر
به مو پریشی زینب بیا ز من بگذر
همیشه گرمی آغوش تو پناه من
کجاست دست تو ای مهربان تر از مادر
تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کشیم
تا به کِی تلخیِ این شبهایِ طولانی کشیم
نوبتِ ما میشود آیا ؟ به ما هم سر زنی
رد شو از اینجا که بر راه تو پیشانی کشیم
وقتی که گهواره است دستان برادر
خواهر رسید اول به دامان برادر
بعد از ولادت گریه کرد و مادرش گفت
آرام باش ای دخترم, جانِ برادر