شیعه وقتی که امامش شاد است
روحش از سلسله ها آزاد است
تا که شش گوشه ی دل کرببلاست
دل که دل نیست, حسین آباد است
شیعه وقتی که امامش شاد است
روحش از سلسله ها آزاد است
تا که شش گوشه ی دل کرببلاست
دل که دل نیست, حسین آباد است
ای شکوه فراز های دعا
نغمه ی عرشی و صدای دعا
دست من را بگیر از عَرشَت
بنده بنواز, ای خدای دعا
دل به طوفان بزن, بدون حساب
باده پنهان بزن, بدون حساب
بی حساب و کتاب مستی کن
با نگاه ثواب مستی کن
یک شب آمد, زد لگد بر در, فقط گفتم حسن
تازیانه رفت بالاتر, فقط گفتم حسن
آن یهودی ناسزا می گفت امّا آن میان
تا که آمد اسمی از مادر , فقط گفتم حسن
سگی از صاحبش روزی جدا شد
گرفتار هوس ها و هوی شد
براه افتاد در هر کوی و برزن
گمان می کرد آزاد و رها شد
شب است و باز, مبارک شبی است؛ ای ساقی
کلید میکده در دست کیست, ای ساقی
فرشته عشق نداند که چیست, ای ساقی
بخواه جام و شرابی به خاک آدم ریز
چله نشین صدفم, دُر شدم
از نفحات نبوی پر شدم
بنده ی دل تا که شدم, حُر شدم
روی لبم نشسته این زمزمه
فاطمه یافاطمه یافاطمه
دل حوریه با غم خو گرفته
سرشک از دیدگانش سو گرفته
ببار ای آسمان دل که زهرا
سه ماه است دست بر پهلو گرفته
زهرا محلّ جلوه ی الله اکبر است
آیینه ی تمام نمای پیمبر است
کوثر عطیّه ایست خدا داده بر رسول
زهرا عطیّه, اُمّ اَبیها و کوثر است
همین که تو باشی کنارم خوشم
تو را اینقدر هم که دارم خوشم
بمان؛ راضی ام, از علی رو بگیر
بمان دست خود را به پهلو بگیر
زهرا برای حضرت حق آفریده شد
پیش از وجودِ خلقِ خداوند دیده شد
سیب بهشت, آمدنش را بهانه بود
روحش به احمد از نفس حق دمیده شد
درخت معرفت داده ثمر حیدر, ثمر زهرا
در ایجاد جهان دارد اثر حیدر, اثر زهرا
دلیل آفرینش هست اگر حیدر, اگر زهرا
ندا آمد در این خانه : خبر حیدر! خبر زهرا!