روح الله پیدایی

روسیاهم من

سرد و بی روحم ببین دنبال درمان امدم
سر به زیر و روسیاهم من پشیمان آمدم

بند دنیا بودم و عقبی فراموشم شده
دور ماندم از تو با حال پریشان آمدم

آقا به فریادم رسید

 

راه را گم کرده ام آواره و تنها شدم
یاد آقایم نبودم غرق در دنیا شدم

دل سپردم به همه الا عزیز فاطمه
حق من بوده دچار غصه و غم ها شدم

دکمه بازگشت به بالا