بربسترآرمیده امید و توان من
برخیز ای بهارعلی ای جوان من
من زودتر زعمر تو پایان گرفته ام
گویا رسیده فاطمه؛فصل خزان من
بربسترآرمیده امید و توان من
برخیز ای بهارعلی ای جوان من
من زودتر زعمر تو پایان گرفته ام
گویا رسیده فاطمه؛فصل خزان من
باغ و بهار میرود از خانه ی علی
پـرزد کبوتر حرم لـانـه ی علی
بارِ مصیبت تو سماوات را گرفت
انبوه درد ها همه بر شانه ی علی