دارد صدای ماه تو نزدیک میشود
گوش دلم به اسم تو تحریک میشود
شهر م شبیه شام ده سال شصت و یک
یکسر برای داغ تو تاریک میشود
دارد صدای ماه تو نزدیک میشود
گوش دلم به اسم تو تحریک میشود
شهر م شبیه شام ده سال شصت و یک
یکسر برای داغ تو تاریک میشود
خوب جایی آمدم هر روز , جا انداختم
پشت در , خود را شبیه یک گدا انداختم
من به دست خوب آقایی همیشه رو زدم
خوب کردم که خودم را زیر پا انداختم
دوباره مطلع اشعار من “علی جان” است
چکیده ی من و طومار من “علی جان” است
به دانه دانه ی تسبیح کربلا سوگند
که بهترین گلِ اذکار من “علی جان” است
عبدی که بود پست و هوسران تر از همه
برگشته سر به زیر, پشیمان تر از همه
از خود فرار کرده غلام فراری ات
سوی تو بازگشته گریزان تر از همه
بر بی کسان پناهی , یارب الهی العفو
کن سوی ما نگاهی , یارب الهی العفو
ای مهربان خدایم , ذکر من و ندایم
بگذر تو از خطایم , یارب الهی العفو
گل, فزون است, ولی آن گل, بیخار کجاست؟
خیمه بسیار بوَد, خیمۀ دلدار کجاست؟
دل آوارۀ من, خانه به دوشِ یار است
ای حرم با من دلخسته بگو, یار کجاست؟
هیچکس مثل من اینگونه گرفتار نشد
با شکوه امدم و بى کس و بى یار نشد
حال و روز من اواره تماشا دارد
تکیه گاهم بجز این گوشه دیوار نشد
تنهاترین غریب کجایی پسر عمو
کشته مرا هوای جدایی پسر عمو
زخمی ترین ستاره ی دارالاماره ام
آماده ام برای رهایی پسر عمو
به تمنا اسیرمان کردند
عاشقی را مسیرمان کردند
زخمی تیغ و تیرمان کردند
در این خانه پیرمان کردند
در پیشِ تو از شرم , آبم کرد کوفه
من آبرو دارم خرابم کرد کوفه
لبریزِ خون کردند رویم را , عزیزم
بُردند اینجا آبرویم را عزیزم
وقتی نَفَس از سینه بالاتر نیاید
جز هِقهِق از این مردِ غمگین بر نیاید
خیلی برایِ آبرویم بد شد اینجا
آنقدر بد دیدم که در باور نیاید
باز روزی ما غم است آقا
اشک با دیده محرم است آقا
فرصت گریه با امام زمان
باز امشب فراهم است آقا