حال و روزم مثِ اون روزاس که
توی جبهه پدرم می جنگید
همه ی عمرش از اینکه راهِ
کربلا بسته باشه می ترسید
حال و روزم مثِ اون روزاس که
توی جبهه پدرم می جنگید
همه ی عمرش از اینکه راهِ
کربلا بسته باشه می ترسید
حالِ خوب و اشتیاقِ دم به دم یادش بخیر
کوچه های خلوت و پُر پیچ و خم یادش بخیر
زیره و عطرِ حرم! عطرِ نبات و زعفران
حسّ دلتنگی و بغض ِ بیش و کم یادش بخیر