خورشید همان شمس جمالش می شد
قوس قمر ابروی هلالش می شد
با اینهمه اوصاف علی یک جمله است
((صدیقه طاهره عیالش می شد ))
حسین رویت
خورشید همان شمس جمالش می شد
قوس قمر ابروی هلالش می شد
با اینهمه اوصاف علی یک جمله است
((صدیقه طاهره عیالش می شد ))
حسین رویت
هوای سینه ی دنیا چو عرش اعلاء بود
و نور عشق میان زمین و بالا بود
مدیحه خوانی داوود می رسد امشب
در این شبی که شفق هم نوای دریا بود
گـُل بریزید فاطمه شاد است
آسـمان ماتِ مـاه داماد است
رویِ لبهایِ عرشِ حق لبخند
صلـواتِ نَبـی بر این پیـوند
درود!طلعت خورشید روزگار علی
سلام مادر آب و سلام یار علی
کسی که گفته نیاید بهار با یک گل
خبر نداشته اصلاً ز نو بهار علی
وقتی که فاطمه به تو لبخند می زند
قلبت فقط به لطف خداوند می زند
لب وا کند و با غزل مهربانی اش
طعنه عسل به نیشکر و قند می زند
یک مرد وزن مکمل هم در کنار هم
آیینه وار هـر دو یشان بی قرار هم
مـعنای اصـلی لغت خانـواده انـــد
مست نگاه یک دلی و می گسار هم
در آسمان مدینه ستاره باران بود
ستاره بود و همه کوچه ها چراغان بود
خدا دو نور خودش را رسانده بود بهم
عجیب نیست اگر شهر نور افشان بود