شعر دهه آخر صفر

مولای من

تو دعا کن که حرم روزی بشه
ما میخوایم بیایم ولی پر نداریم

پدر و مادرمون فدات بشن
یه امام رضا که بیشتر نداریم

رسول عسگری

یا غریبا الغربا

روضه شد مُجمل و کوتاه”نشست و برخاست”
رفـت در قـصـر به اکـراه نشـست و برخاسـت

وقتِ برگشت , سـرش زیرِ عـبا پنهـان بـود
بـاز با یک غم جانکاه نشست و برخاست

رحمهٌ للعالمین

قد رعنای رسول الله آخر سر شکست
پایه های عرش از این داغِ درد آور شکست

رحمهٌ للعالمین بود و مصیبت ها چشید
صبر کرد و حرمتش در بین هر معبر شکست

دکمه بازگشت به بالا