چقدر جوهرت رقیق شده
لبت چاک چاک تیغ شده
چقدر عمق دارد این گودال
که تنت توی خون غریق شده
چقدر جوهرت رقیق شده
لبت چاک چاک تیغ شده
چقدر عمق دارد این گودال
که تنت توی خون غریق شده
دارد به سوی تو نظر چشمان مردت
اشک از نگاهت پاک کن با دست سردت
بی شک که دشمن شاد میگردیم با این
ابروی درهم رفته و رخسار زردت
سپاه فتنه برای تو نقشه هـادارد
چقدر کرب و بلا قصه بـلا دارد
نزن تو خیمه در اینجا که لشگر کوفه
نگاه شومُ و عجیبی به خیمه ها دارد
اگر چه ایل و تبار مرا به همراهت…!
برو حسین(ع) که دست خدا به همراهت
دعای حرز لبم را به گردنت بستم
برو حسین(ع) که این بوسه ها به همراهت
کو جامه ی سیاه عزایم محرم است
ابری است وضع حال و هوایم محرم است
نه که فقط همین سه دهه هست ماتمش
والله تمام سال برایم محرم است
چه می بینم از روی تل یا حسین(ع)
بمیرم تو افتاده ای از پا؟! حسین(ع)
به بالا و پائین رورد تیغ ها
چرا در همان یک گوله جا؟! حسین(ع)
امشب فقط مانده برای ما برادر
این دشت فردا می کند غوغا برادر
با من نگو فردا چه خواهد شد که زینب(س)
می ترسد از غمهای این صحرا برادر
شکر خدا که نوبت ماتم به ما رسید
اذن عزای ماه محرم به ما رسید
شکر خدا که چله نشینی گرفته است
کوبیدن سیاهی و پرچم به ما رسید
پهن شد سفره دل ,بوی خدا آمده است
به تن شاه و گدا رخت عزا آمده است
در و دیوار حسینه چرا گریان است ؟
نکند فاطمه در روضه ما آمده است ؟
دوباره تازه شد آیین غم , بیا و ببین
جهان به سوگ حسین و زمانه چله نشین
نفس نفس غم و ناله, قدم قدم غربت
دوباره ماه محرم, به غم نشسته ترین
آسمان در نظرت تیره شده چون دود است
تشنگی از لب خشکیده ی تو مشهود است
قطعه قطعه شدنت را همگی خندیدند
کوفیان را ز قدیم عاطفه ها کمبود است
یاسر مسافر
دلم به تاب و تب است و دوباره کرده هوایش
خدا کند که بمیرم میان ماه عزایش
دعای کیست که اکنون , دوباره قسمتمان شد
طعام سفرۀ احسان و باز طعم شفایش