شعر ورودیه محرم

عرض ارادت

ذکر خیر تو به هر جا شد و یادت کردیم
دست بر سینه به تو عرض ارادت کردیم

پادشاهی جهان حاجت ما نیست حسین
به غلامی در خانه ات عادت کردیم

بوی ماتم

تا که شادی میرود پشت سرش غم میرسد
باز دارد بر مشامم بوی ماتم میرسد

روز و شب دارم همش لحظه شماری میکنم
جان تو خسته شدم پس کی محرم میرسد

کنج روضه

از من نخواه با تو نباشم دقیقه ای
دق می کنم بدون محرّم دقیقه ای
بگذار کنج روضه کنارت نفس زنم
شادی همیشه هست ولی غم دقیقه ای

وصال یار

در مسیر خانه ی لیلا ز جان باید گذشت
تا وصال یار از صد امتحان باید گذشت

بابی انت و امی چونکه گفتی بر حسین ع
دیگر از فرزند و مال و خانمان باید گذشت

اباعبدالله

می رسـد رزق مُـحـبّانِ اباعبـدالله
از سر سفره ی احسانِ اباعبدالله

نکند تا به ابد پیش کسی دست دراز
آن که شد دست به دامانِ اباعبدالله

سوز غمت

قدری مرا به سوز غمت استحاله کن
این ظرف بی عیار دلم را پیاله کن
ما را دخیل چادر پاک سه ساله کن
اصلا به دست کوچک وگرمش حواله کن

حی علی العزا

اونقدر میشینم اینجا که بیاد
مادرت مشکی تنم کنه حسین
شب هشتم پیرنو پاره کنم
علی اکبر کفنم کنه حسین

حُسنِ بی حد

ای که نامت تا قیامت حُسنِ بی حد, یاحسین(ع)
سرنوشتم را خدا با تو رقم زد, یاحسین(ع)

شاهکارِ خلقتی, عشق تو شد سنگ محک
شد جدا با حبّ و بغضت, خوب از بد, یاحسین(ع)

ذکرِ یا حُسین

مِی خواره ایم و با مدد از ذکرِ یا حُسین
هستیم مَستْ , تا اَبد از ذکرِ یا حُسین

رحمت به شیر مادر هر کس که مثل ما
دائم به فیض می رسد از ذکرِ یا حُسین

صدای ناله مادر

دارد صدای ناله مادر می آید
از دور بوی لاله پرپر می آید

هرسال عاشوراتر از سال گذشته ست
کفر جهان کفر دارد درمی آید

هیئت بلاخیز است

هیئت بلاخیز است
تیغ غم ارباب ما بسیار خون ریز است
در روضه پژمردیم
این گریه بارانی شدن در فصل پاییز است

پرچم عزا

دوباره پر شده قلب من از هوای شما
گرفت دست مرا اشک روضه های شما
دوباره بی سر و سامان روضه ها هستم
چراغ راه شبم پرچم عزای شما

دکمه بازگشت به بالا