نور تو با نور خدا فرقی ندارد
نزد خدا او با شما فرقی ندارد
وقتی که صحبت از حسن باشد چه زیباست
پس عسگری با مجتبی فرقی ندارد
شعر ولادت امام حسن عسکری ع
همیشه طبعِ غزل حِس برتری دارد
برای توست اگر شعر, مشتری دارد
تو از تبار که هستی سلالهی زهرا
که خط به خطِ غزل طعم دیگری دارد
بی قرارم اگر اجازه دَهی
من غبارم اگر اجازه دَهی
خاکـسارم اگر اجازه دَهی
جان نثارم اگر اجازه دَهی
دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را
نگاهی باز می گیرد سر راه نگاهم را
کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را
که برگردانده امشب سوی دیگر قبله گاهم را
جهان به کام غلام امام عسکری است
که شاه میشود آنکه غلام عسکری است
برای بار دهم مرتضی نما آمد
نمای عرش مزین بنام عسکری است
امشب شب میلاد آن نور خدایی است
کار تمامی جهان امشب گدایی است
حالا اگر بیگانه هم هستی بیا توُ
این خانه از اول سرای آشنایی است