یا علی گفتیم و راه عشق را پیموده ایم
در پناه بیرق آل علی آسوده ایم
سربه روی خاک پای آل زهرا سود ه ایم
از همان بدو تولد سامرایی بوده ایم
شعر ولادت امام یازدهم
خبری آمده که نوبت محشر شده باز
خبری آمده که دوره غم سر شده باز
خبر از معجزه سوره کوثر شده باز
خبری آمده که فاطمه مادر شده باز
دسته گل باغ حیدری آمده است
احیاگر فقه جعفری آمده است
در بین ملائکه خبر پیچیده
میلاد امام عسکری آمده است
جان میدهم فقط و فقط پای سامرا
زاده شدم به شوق تمنای سامرا
دیگر نیازمند کسی نیستم که من
هستم گدای دست تو آقای سامرا
فروغ شمس و قمر وام دارِ منظرتان
به ماه، طعنه زند طلعت منوّرتان
سلیلِ سوسن و سنبل، حُدَیث مادرتان
سلاله ات بدرخشد چو تاج بر سرتان
آسمون روشنه ، از جلوهی خورشید چشاته
آسمون تشنهی نوره تشنهی گوشه نگاته
چه مبارکه وجودت چه گدا نوازه جودت
خوش به حال پادشاهی که در خونهت گداته
زمین شدیم ولی آسمانِ ما حسن است
کرانهایم ولی بی کرانِ ماحسن است
گره گره همه اما امانِ ما حسن است
پُر از حسن لبِ ما نوشِ جانِ ما حسن است
اقتدا کردم ابتدا به حسن
و رسیدم در انتها به حسن
می رسد آنهمه کرم به گدا
می رسد دست هر گدا به حسن
مشکین زلفت شد سرِ خط خبرها
پیچیدگیش علت جلب نظرها
وقتی که حیدر باغبان باغ زهراست
قطعا طبیعی باشد اینگونه ثمرها
به روی بال ملائک سوار می آید
برای آمدنِ آن سوار،می آید
بگو به لب که برای گرفتن حاجت
چقدر یا حسن امشب به کار می آید
ریشه کرده مهرت از روز ازل در جان ما
هست ما از آن تو عشق تو هم از ان ما
کار و بار شاعران با لطف تو رونق گرفت
نام زیبای تو حسن مطلع دیوان ما
میخانهای است در دلم از شور عسکری
لشکر به لشکر از پی انگور عسکری
مستان به کوچهکوچهی تاریخ سرزدند
در پرده بود چهرهی مستور عسکری