عاطفه جعفری

حضرت عشق

خلیل خواست که در راه حق جوان بدهد
بنا نبود کسی جز تو امتحان بدهد

نبی شبیه عبایی تورا به دوش گرفت
که تارو پود کسا را به ما نشان بدهد

غبار کوی تو

غبار کوی تو هرجا که در هوا برخاست
نشست بر دل و آه از نهاد ها برخاست

کجا زیارت ناحیه خوانده ای که چنین
ز جمکران تو هم عطر کربلا برخاست

کظم غیظ

تجلی داده ای با هر دعایت روح عرفان را
فضیلت داده القابت تجلی‌گاه انسان را

تورا باب الحوائج! کاظم آل عبا خواندم
عبا بر سر کشیدی جان ببخشی جسم بی جان را؟

دکمه بازگشت به بالا