وای از این بازی, که تو با صبرِ حیدر میکنی
چشم بر هم مینهد, چادر که بر سر میکنی
آه! ای «اَمّن یُجیبِ» دختران بیپناه!
زینبت را پس چرا این گونه «مضطر» میکنی؟
وای از این بازی, که تو با صبرِ حیدر میکنی
چشم بر هم مینهد, چادر که بر سر میکنی
آه! ای «اَمّن یُجیبِ» دختران بیپناه!
زینبت را پس چرا این گونه «مضطر» میکنی؟