بر شوره زار قلبها باران می آید
بر دردهای بی دوا درمان می آید
دستان پشت پرده ی خلق است حیدر
روزی رسان عالَم امکان می آید
بر شوره زار قلبها باران می آید
بر دردهای بی دوا درمان می آید
دستان پشت پرده ی خلق است حیدر
روزی رسان عالَم امکان می آید
درس کرامت پیش او حاتم ببیند
درس حیا و مادری مریم ببیند
إنسیه الحوراست و قطعا محال است
کُنه کمالش را بنی آدم ببیند
با اینکه می دانست از اول بی وفایم
با اینکه عبدی رو سیاه و بی نوایم
شاه خراسان باز ذره پروری کرد
آقا اجازه داد در صحنش بیایم