سالها بی تو درختان زمین بار نداشت
باغ با پنجره ای وعده ی دیدار نداشت
رود می رفت و فقط حسرت دریا می خورد
باد می آمد و رنگ رخ گلزار نداشت
سالها بی تو درختان زمین بار نداشت
باغ با پنجره ای وعده ی دیدار نداشت
رود می رفت و فقط حسرت دریا می خورد
باد می آمد و رنگ رخ گلزار نداشت
گل شد , بر آمد پیکرم , آهسته آهسته
انگار دارم میپرم آهسته آهسته
انگشترم , مهرم , پلاکم , چفیهام , عطرم
پیدا شد از دور و برم آهسته آهسته
آهسته آهسته سرم از خاک میروید