من افتخار می کنم که افتخار حیدرم
به وجد آمده ترین از اقتدار حیدرم
نه بی قرار رزم نه که بیقرار حیدرم
نگیر دست کم مرا که ذوالفقار حیدرم
من افتخار می کنم که افتخار حیدرم
به وجد آمده ترین از اقتدار حیدرم
نه بی قرار رزم نه که بیقرار حیدرم
نگیر دست کم مرا که ذوالفقار حیدرم
لطفِ پروردگار را خواهم
یک نسیم از بهار را خواهم
خلوتی در کنار را خواهم
دوری از روزگار را خواهم
پس از خلق علی حال خدا یکباره بهتر شد
مسیر صدهزارن ساله در یک شب میسر شد
خدا میخواست رویش را ببیند خلق کرد او را
خداهم بعد خلق مرتضی حیدر خدا تر شد
ای قبله گاهِ مسلمین، مولا امیرالمومنین
ای کعبه ی اهلِ یقین، مولا امیرالمومنین
نفسِ محمّد یاعلی، روحِ مجرّد یاعلی
مهرِ تو بی حَد یاعلی، مولا امیرالمومنین
نسیم باد صبا بی خبر چه فایده دارد
درخت میوه بدون ثمر چه فایده دارد
اگر به غیر علی یاعلی دمد ز نوایش
نوای دلخوش شانه به سر چه فایده دارد
در محفلی که نام تو باشد گناه نیست
غیر از دو دستِ تو بخدا تکیه گاه نیست
در مکتبِ تو بحث سفید و سیاه نیست
حالم بدونِ یادِ نجف روبهراه نیست
هر آن مجنون که مُهر مِهر حیدر خورده تقدیرش
نخ چادر نماز حضرت زهراست زنجیرش
فرستاده کتابی را در آن مدح علی گوید
خدا با إِنَّما و هَل أتیٰ و تین و تطهیرش
اگر که خونین خورشید هر سحر برخیزد
به آه عشاق اوست خون جگر برخیزد
به سجده میافتد هر چه هست پیش رویش
کسی که پیش پایش پیامبر برخیزد
عاشقانت مثلِ مجنون بینِ صحرا ریخته
کشته گانت پشته پشته بینِ دنیا ریخته
یا امیرالمومنین، حبل المتین،آقایِ دین
بینِ القابِ شریفت ، حسِّ زیبا ریخته
مانند عاشقی که پی یار می دود
دنبال او همیشه گرفتار می دود
او نقطه ی شروع جهانست دور او
عالم شبیه حالت پرگار می دود
به تو امیرِ کبیرِ غدیر میگویند
به نوکران تو عَبدُالاَمیر میگویند
به سنگریزهی راهِ تو قلهی جبروت
به کوه، پیش تو ریگی حقیر میگویند
با خطبه اش تسخیر کرده قلب منبر را
دیوانه ی خود کرده سلمان و ابوذر را
یل های نامی عرب پاسخ نمی گویند
دررمعرکه هل من مبارز های حیدر را